هر روز مادرم
ادامه شب را سرش می کند
و می رود درون تنورهای شهر
تنش را نان می کند
و پیش از آنکه من بیدارم مانده باشم
می آید و
شب پر ستاره اش را
روی خواب های من می کشد.
هر روز مادرم
ادامه شب را سرش می کند
و می رود درون تنورهای شهر
تنش را نان می کند
و پیش از آنکه من بیدارم مانده باشم
می آید و
شب پر ستاره اش را
روی خواب های من می کشد.
بدون دیدگاه