ادامه شبسجاد خزائی22 دی 1402هر روز مادرم ادامه شب را سرش می کندو می رود درون تنورهای شهرتنش را نان می کندو ... ادامه
بی توسجاد خزائی22 دی 1402روی بام دل هما نههیچ مرغیسایه ای حتی ندارد.چشم رفتنبی تو سرگردان هرسودل برای غربتش ماوا ندارد.بی تو ... ادامه